افراد قدرتمند، دروغگو های بهتری هستند
افراد قدرتمند، دروغگو های بهتری هستند
در این مقاله به افراد قدرتمند، دروغگو های بهتری هستند می پردازیم.
این یک مقاله از مقالات دانشگاه هاروارد با عنوان Defend Your Research: Powerful People Are Better Liars می باشد.
تحقیقات نشان داده حس قدرتی که در فرد دروغگو از اضطراب دروغش ذخیره می شود، او را در فریب دیگران تواناتر می کند.
در مطالعاتی کارفرمایان و کارکنان به دو گروه تقسیم شده اند.
کارفرما اتاق بزرگتر و قدرت بیشتری دارد. برای مثال از او می خواهند که حقوق کارکنان را بدهد.
به کارگران یاد داده بودند که یک چک صد دلاری را بدزدد.
اگر می توانستند یک مصاحبه گر را قانع کنند که پول را برنداشته اند، می توانستند آن پول را نگه دارند.
از گروه دیگر هم همین سوال پرسیده شد.
در مصاحبه ها هم در رفتار کارفرمایانی که دروغ می گفتند نشانه های کمتری از اضطراب و دروغگویی دیده می شد.
در تمام شرایط دروغگو های قدرتمند به سختی از بین آن ها که حقیقت را می گفتند، قابل شناسایی بودند.
چالش:
آیا این تحقیق و مطالعه نشانگر این نیست که افراد قدرتمندِ جهان، دردروغگو هایی استاد هستند؟
تحقیقاتی که پنج روش مختلف را آزمایش گردید که دروغهای غیرارادی را مشخص کند به این شرح بود.
این پنج روش شامل:
- شانه بالا انداختن
- تند تند صحبت کردن
- میزان کورتیزول هورمون اضطراب در آب دهان
- اختلال شناختی
- احساس اندوه و پریشانی
فقط افرادی که قدرت کمی دارند در حال دروغ گفتن شناسایی می شوند.
روند این پنج روش برای کسانی که قدرتمند بودند دقیقا شبیه آنانی بود که حقیقت را بیان می کردند.
افراد قدرتمند خیلی راحتتر و تاثیرگذارتر دروغ گفتند و این مشکل ساز است.
دقیقاً مثل یک کودک که وقتی دستش بسوزد دیگر به بخاری دست نمی زند، مردم هم دوست ندارند دروغ بگویند چرا که دروغ از نظر احساسی و فیزیولوژیکی به آن ها لطمه می زند.
این اطلاعات نشان می دهد که وقتی افراد قدرتمند (مدیران و رئیسان، سیاستمداران، ورزشکاران برگزیده) به بخاری فرضی دست می زنند، نمی سوزند.
بنابراین قدرت سبب دروغگویی می شود که نتیجه ی آن هم قدرت بیشتر است.
آیا به همین ترتیب تا آخر ادامه دارد؟
به سختی می توانیم از این مطالعه نتیجه بگیریم چرا که در این شرایط، قدرت موقتی بود.
اما اگر یک نفر قدرت ثابت و همیشگی داشته باشد، آیا دروغگوئیش ادامه خواهد داشت؟
آیا این دروغِ پیش رفته، قدرت بیشتری به او می دهد؟
این سوالات برای تحقیق بعدی در نظر گرفته شدند.
چیزی که ما در این جا به آن اشاره کردیم این بود که اگر به مردم قدرت بیشتری دهیم، آن ها راحتتر دروغ می گویند و فهمیدن دروغ آن ها مشکل تر می شود.
تشخیص دروغ فقط از روی شانه بالا انداختن، لحن تند یا کند صحبت و آب دهان، مشکل است
نشانه های غیرزبانی برای کسانی که آموخته اند تا دروغ را شناسایی کنند، قابل اعتمادتر است.
طبق تحقیقاتی یک دروغ بزرگ در ارتباط با یک تخلف ساخته شد.
وقنی مردم به همچون دروغی اعتراف کردند، بطور غیرارادی، شانه هایشان را نصفه بالا انداختند و تند تند صحبت کردند.
در بازبینی اولیه، از آن ها سوالاتی راجع به آب و هوا پرسیده شد تا مشخص شود یک شخص برای صحبت معمولی خود تا چه میزان تند و سریع صحبت می کند یا چقدر شانه های خود را بالا می اندازد.
فردی برای تحقیق انتخاب گردید که یک متخصص آموزش دیده در این زمینه بوده و ۹۰% مطمئن که مردم براساس اشاره های غیرزبانی دروغ می گویند.
تعداد زیادی آزمایش دیگر هم هست که در آنها، بطرز باور نکردنی، آشکارا دروغ می گویند.
آیا این حرکات و نشانه ها نمی توانند فقط بازتابی از اضطراب باشند؟ آیا من همین رفتار را هنگامی که در یک فرودگاه نشسته ام و برای پروازم نگرانم انجام نخواهم داد؟
خیر. هنگامی که میزان کورتیزول تحت هر نوع اضطرابی افزایش می یابد، نشانه های غیرزبانی برای پریشانی و اضطراب کاملا متفاوت است.
در آنگونه شرایط می توانیم مردم را ببینیم که مدام با وسایل کوچک اطراف خود بازی می کنند،
به لبه ی کلاه خود یا شیشه ی آب ضربه می زنند و یا خودکارشان را می چرخانند.
آن ها بی قرارند و کارهای عجیبی انجام می دهند مثلا به بازوی خود چنگ می زنند.
اضطراب، یک برانگیختگی مستقیم نیست و انسان را به کارهای بی هدفی وادار می کند.
اما دروغگوها در صدد پنهان کردن چیزی هستند و رفتارهایشان متفاوت خواهد بود.
حال اگر مضطرب باشیم و سعی کنیم اضطراب خود را نشان ندهیم، درست مثل کسانی می شویم که دروغ می گویند.
مردم در شناسایی دروغگو تا چه حد دقیق هستند؟
تشخیص آنها بین ۵۰ تا ۶۰ درصد صحیح می باشد که بین حدس های اتفاقی، این میزان، درصد خوب نیست.
به عبارتی بر هم زننده ی ترکیب دو حقیقت اصلی است: افراد قدرتمند دروغگو های بهتری هستند،
و بیشتر مردم در تشخیص دروغ ضعیف عمل می کنند.
مفهوم چیست؟
در اینجا دو سوال پیش می آید که یکی فرضی و دیگری روش شناختی است.
سوال فرضی : قدرت چیست؟
جایگاه ما می گوید وضعیتی که در آن هستیم مهم نیست، قدرت رابطه ی میان دو بازیگر است.
ما می توانیم در مقایسه با کسی که در کنارمان است احساس قدرت بیشتر یا کمتری داشته باشیم.
یک مدیر در مقایسه با یک سهام دار کاملا بدون قدرت است.
مسلماً در مقابل او دروغی نمی گوید. منظور اینکه قدرت با شرایط مرتبط است، تحقیقاتی که صورت گرفت، فقط راجع به دانشجویان نبود.
افراد ثروتمند و همچنین افرادی از تمام گروه سنی نیز حضور داشتند.
افراد قدرتمند رذل هستند؟
آیا می دانید که طاووس ها چگونه دم و پرهای خود را باز می کنند؟
کاری که آن ها انجام می دهند برداشتن قدم های بیشتر است، یک تایید و تاکید برای قدرت آن ها که در میان حیوانات رایج است.
مار کبری بدن خود را غقب می کشد و پرندگان بال هایشان را باز می کنند.
انسان ها هم این کار را انجام می دهند.
به مدیری فکر کنیم که پاهایش را روی میز گذاشته، به صندلی لم داده، دست هایش را پشت سر قلاب کرده و آرنج هایش از کنار سرش مشخص است.
این حرکات اتفاقی نیست. این کار از نظر بیولوژیکی خودنمایی قدرت می باشد.
برعکس، یک جایگاه کارگری را در نظر می گیریم. شخصی را تصور کنیم که روی یک صندلی کوچک نشسته، دست هایش راکنار بدنش قرار داده و پاهایش محکم به یکدیگر چسبیده اند.
افراد قدرتمند میزان تستوسترون بیشتر و کورتیزول کمتری دارند.
آن ها احساس قدرت بیشتر و اضطراب کمتری می کردند و این فقط به دلیل فضای آزاد و زیادی بود که درآن قرار گرفته بودند.
زمانی که باید کاری را به سرعت انجام می دادند، به نسبت کسانی که در جایگاه کارگری و کارکنی بودند، ریسک بیشتری می کردند.
هنگامی که این تحقیق را با تحقیق دروغگویی ترکیب کنیم:
مسلما! شک نکنید! شخصی که بالای میز نشسته و مذاکره یا قرار کاری را تحت کنترل دارد، روی صندلی لم داده و دست هایش پشت سر قلاب شده، خطر بیشتری می کند.
او احساس بدی نسبت به دروغی که به ما می گوید نخواهد داشت، و ما به سختی می توانیم دروغ او را تشخیص دهیم.
در این مقاله به افراد قدرتمند، دروغگو های بهتری هستند پرداختیم
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور5 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
پاسخ دادن به ابوالفضل سلمانی لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
بسیار عالی
خیلی مفید وکار بردی
سلام و وقت بخیر
ممنون به خاطر ترجمه مقاله ارزشمند 🙂
قبلا یک مطالعاتی راجع به حس قدرت قبل از مذاکره داشتم، یعنی اگر در شرایطی هستیم که کمی استرس زا هست و نگرانیم تنها کافیست چند دقیقه ای ادای آدم های پر قدرت را دربیاوریم مثلا دو دست به کمر ایستادن یا همان حالت میز که می توان پا روی پا انداخت و دست را پشت سر قلاب کرد.. که این حرکات باعث می شود هورمون تستوسترون افزایش یابد
همین الان راجع به این هورمون که سرچ کردم نوشته بود.. مردانی که به باشگاه می روند و وزنه می زنند دارای تستوسترون بالاتری هستند که در مواجهه با مشکلات عکس العمل مناسب تری نشان می دهند.
ممنونم از مطالب مفیدی که مطرح فرمودین.. ترغیب شدم امشب برم چندتا وزنه بزنم.. حالا نمی دونم می تونه باعث بشه بیشتر دروغ بگم یا نه 😉
بسیار آموزنده بود،سایتتون حرف نداره
سلام
ممنون از مقاله خوبتون
به نظرم اگر فونت مقالات درشت تر و مشکی شود. مناسب تر است.
و مطالب راحت تر خوانده می شود.
موفق و پیروز باشید