مدیریت کشمکش های داخلی
مدیریت کشمکش های داخلی
در این مقاله به مدیریت کشمکش های داخلی می پردازیم
در این مقاله به ترجمه مقاله ای با عنوان Negotiation Examples: Managing Internal Conflict می پردازیم
مثال هایی از مذاکره: مدیریت کشمکش های داخلی
همه کتاب های مربوط به مهارت های مذاکره شامل چگونگی رفتار کردن با کشمکش های داخلی یا سازگاری در طی یک مذاکره مهم هستند.
وجود یک دلیل که ما آن را سومین اصل از شش اصل مذاکره به حساب می آوریم، این است که یک تیم تقسیم شده، تیم پرهزینه ایست.
دراینجا مثالی از یک مشاور مذاکره بنام هنک می آوریم که کشمکش های درون تیمی خود را با این اصل مدیریت نمود.
هنک و ارباب رجوعش با هم در یک تیم قوی برای مذاکره با یک شرکت اسرائیلی کار می کردند.
این شرکت یکی از بزرگترین مشتریان و با حق کمیسیون های زیاد محسوب می شد.
ارباب رجوع هم مذاکره کننده ی بومی اسرائیلی بنام آندا آتیلاست.
بعلت برخی ناتوانی ها و انعطاف پذیری تاخیر در معامله صورت گرفت.
از هنک خواسته شد رهبری مذاکره را به عهده گیرد.
هنک با تیم کلی مشتری در اسرائیل دیدار نموده و پس از ارزیابی شرایط و به رزو رسانی طرح، یک استراتژی تدوین نمود.
در این مذاکره آتیلا تفهیم شده بود که هنک مسئول مذاکرات است و دومین جایگاه مهم مختص اوست.
در جلسات با مشتری، تمام اطلاعات از طریق هنک داده شد.
و آتیلا هم این روش را پذیرفت.
در مسیر اولین جلسه آتیلا می دانست که مسئول تامین مالی است و رهبری کار به عهده ی هنک است.
این موضوع ۴ بار تکرار شد و آتیلا موافقتش را ۴ بار اعلام کرد.
مقاله آموزش مذاکره را مشاهده نمائید
و اما جلسه.
با وجود اینکه آتیلا دومین مقام را داشت، با فاصله ی ۴ صندلی از هنک نشست.
همه نشستند و هنک نقش تمام اعضای تیم را توضیح داد.
درست چند دقیقه بعد، طرف دیگر مذاکره شروع به صحبت کرد و آتیلا وسط حرفش پرید.
هنک مودبانه مانع کارش شده و توضیح داد که مشتری در حال صحبت کردن است.
اما آتیلا باز هم این کار را کرد. سه بار این کار تکرار شد و هر سه بار هنک او را از حرف زدن واداشت.
آتیلا بلند شد و جلسه را ترک کرد. او هنوز متوجه نشده بود که روش و مهارت هنک برای این کار کفایت می کند.
بعلاوه کمیسیون زیاد او هم نتیجه را تعیین می کرد. بهرحال این کشمکش داخلی باید مدیریت می شد.
که نه تنها موجب حفظ نظم و تمرکز، بلکه حفظ اعتبار تیم مقابل می گردید.
تیم طرف مقابل از اینکه جلسه بدون حضور آتیلا هدایت می شد، لبخند زدند.
حتی در روزهای بعد هم علیرغم نقش آتیلا در این حلقه، او در جلسات حضور نداشت.
پس از مدتی آتیلا متوجه اشتباه خود شد و با اعتماد به روش هنک بر این بدگمانی غلبه نمود.
هفته ی بعد خودش را برای جلسه آماده نموده و مهارت های خاص خویش را دریافت و به تیم کمک کرد تا به مذاکره پایان دهد.
از آنجاییکه مشکلاتی در این راستا پدید آمده بود، رعایت قوانین و اصول ابلاغ شده برای حفظ اعتبار در قبال مشتری الزامی بود و آتیلا هم در این امر به تیم پیوست.
وظیفه ی رهبر مذاکره کننده تنظیم قوانین است و هدفش ایجاد صلح فردی و تیمی.
طبق این داستان متوجه شدیم که باید با هر دو انگیزش شخصی و تیمی و باطنی و ظاهری وارد مذاکره شویم
و ضروریست که صدایی واحد و یکپارچه گردیم.
اول کشمکش های داخلی را حل می کنیم و سپس با طرف مقابل مذاکره می نماییم.
د راین مقاله به مدیریت کشمکش های داخلی پرداختیم
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
خیلی عالی
به مطالب خوب بیانی شیوا اشاره داشتید ممنون استاد بهرام پور عزیز موفق باشید
مثل تمامى مقالاتتان عالى بود استاد!!